فرادید[فتوبلاگ امیر مینابیان]

فتوبلاگ امیر مینابیان

فرادید[فتوبلاگ امیر مینابیان]

فتوبلاگ امیر مینابیان





 +نمایشگاه گروهی عکس اقتباس آزاد گالری آران تهران  کلیک کنید 

درباره نمایشگاه گروهی عکس با عنوان «اقتباس آزاد» در گالری آرانہ
تمرین با هم بودن

صالح تسبیحی

نمایشگاه «اقتباس آزاد» تنها یک نمایشگاه تصویر یا عکس نیست. نتیجه تلاشی در آن بارز است که گروهی از هنرمندان نوخاسته نسل ما انجام داده اند و اندیشیدن به همه چیز، از ایده پردازی تا اجرا در محیط گالری از تک تک کارها معلوم است.

آنچه امروز به عنوان یک روش ارائه کار اتخاذ می شود تنها تمایل به ارائه کار نیست. نوعی تمرین است برای انجام کار جمعی و دستاوردهای منتج از آن که همواره در محیط اجتماعی ما مفقود بوده است. بنابراین می توان نمایشگاه «اقتباس آزاد»را نه تنها یک نمایشگاه گروهی، که یک اثر بزرگ در ابعاد یک گالری دانست. نمایشگاه آثار جمعی مورد بحث مجموعه یی است یکدست که می توان عناصر اصلی آن را با این ملاک برشمرد که این عناصر در تمام آثار تکرار شده اند. هر شرکت کننده یک اثر تصویری ارائه داده است، احیاناً یادداشتی کنار آن نوشته است که گویا متشابهی است به «بیانیه شخصی هنرمند» و نیز هر کار به هنرمندی صاحب نام در تاریخ هنر (یا ادبیات) ارجاع داده شده است. آنچه تحت عنوان «از پی...» آمده است نشان می دهد نمایشگاه حاصل یک کار جمعی، تماشای گروهی یا انفرادی آثار هنری دیگر و نوع گرایش و سلیقه هنرمند است. فرآیند اجرای آثار کمابیش همه از همین معبر گذشته اند. برای تحلیل چنین نمایشگاهی توجه به تمام جوانب مورد استفاده لازم است. اما در این میانه تلاش کرده ام بیشتر به یک جنبه یعنی بخش بصری آثار توجه کنم. ممکن است خرده گرفته شود که بعضی آثار همراه با نوشتارشان یا ارجاع شان به هنرمندی دیگر کامل می شوند. در پاسخ باید گفت اتفاقاً تراشیدن و جدا کردن آنچه برای دیدن و زبان جهانی تماشا برگزیده می شود آنقدر وسیع هست که قابلیت بررسی اثر را به تنهایی داشته باشد. ضمن آنکه اتکای مفرط بعضی آثار به نوشته، آن هم گاه بسیار پرگو و نالازم راه را برای دیدن اثر از جهت بصری تنگ کرده است. بنابراین نقد کار بدون توجه به نوشتار آن شاید بتواند ضعف هایی را بروز دهد که در حالت عادی ممکن نیست آنها را درک کنیم. بنابراین به اجمال و به طور نمونه بعضی آثار این نمایشگاه را از این منظر به نقد می کشیم.

---

ساسان ابری دو اثر ارائه کرده است. در یکی گنبدهای ساخت دست معماران محلی شمال کشور با رویکردی فرم گرا، در کنار هم قرار گرفته اند و این نوع از ارائه باعث شده اشکال آنها با ریتم و تکراری که به خود گرفته اند از ماهیت آشنای خانه و بام خارج شوند. مقایسه یی که اینجا چشم انجام می دهد فرمی کلی مبتنی بر تکرار نیم دایره است که با انتخاب سیاه و سفید بر آن تاکید شده است. ابری در اثری دیگر به بازی بصری پرداخته و در زمینه دریا به هوا پریده و از خود دو عکس همزمان گرفته است. اگر از منظر تجربی به کارهای او نگاه بشود، خالق اثر در بازی ها و جست وجوی ایده هایش موفق بوده. اگر کارهای او را به عنوان بیانی شخصی در نظر بگیریم اما، در همین دو اثر چندان هماهنگی وجود ندارد و رویکرد کلاسیک آن عکس سیاه و سفید با این تجربه و بازی چندان هماهنگ نیست.

مهدی جواهری اندیشه یی را در کار خود آزموده است که چندان تازه نیست. اما او کوشیده است با انتخاب تصاویر تاریخ هنری و عموماً هم مذهبی تمایلات خویش را نشان دهد. این ترکیب ناهمگون از انسان دوربین به دست و نقاشی های اسطوره وار به ناچار کارها را دچار طنزی کرده است که بیشتر حاصل اغراق در ترکیب هاست تا شوخی نهفته در مضمون. آنچه در آثار ابری به عنوان «بازی» گفته شد در این کارها هم مشاهده می شود. بازی شادمانه و فکورانه یی که هنرمند انجام می دهد تا اشکال معمول و مرسوم و برای همه ما آشنا از حیث معمولیت خود خارج شوند. باید اذعان داشت جواهری در این بازی با بیننده، که گاه به جست وجو برای یافتن او در تصویر مبدل می شود تا حدود زیادی موافق بوده است.

نوید ریحانی از عکس های کهنه استفاده کرده است. کنار هر عکس تصویری تعبیه شده که وجه روایی به کار داده است. خالق اثر انگار دارد قصه می گوید. ریحانی کنار هر عکس تصویر به ظاهر نامربوط نشانده و این ذهن ماست که در این میانه، در این رفت و آمد قصه پردازی می کند و گمان می رود آثار ریحانی قابلیت این را داشته باشند که بیش از آنکه «نوستالژیک» یا هر عنوان معمول دیگر به خود بگیرند، نوعی حدیث نفس به وسیله تصویر محسوب شوند. هر چند اما او در این قصه گویی همه جا موفق نیست. آنجا که مرد سبیل کلفتی در کنار کامیون نشانده شده یا برگ ها روی تکه یی عکس پرسنلی، به نوعی آن رفتار تکراری را انجام داده است که معمولاً در این تصاویر و در آن کلیشه ها از ماجرا انتظار می رود. در مقابل اما داستانی بدیع می توان در آن کار خواند که ویلایی دور و آدم هایی ریز ایستاده اند و پایین تلویزیونی برفک پخش می کند.

در کارهای فریده سخایی آنچه غالب است همان «ازپی ریچارد اودن» است. ایده بنیادین ایده یی تازه نیست. انتخاب عنوان «کارگران مشغول عکاسی اند» هم نتوانسته است ساخت و سازی بر آنچه نخست فکر و بعد خلق شده بیفزاید. انتخاب آدم ها اگر به عنوان ارائه تیپ استفاده شده می توان گفت شکلی سطحی از آن چیزی است که علاوه بر «اودن»،«محسن راستانی» هم در خانواده ایرانی اجرا کرده است. شاید هنرمند باید ایده نخستین را بیش از اینها در ذهن خود بازسازی و آن را پخته می کرد...

سما صالح زاده تصاویری به ظاهر ساده انتخاب کرده است؛نوع انتخاب و چیدمان کارها اما پیچیدگی پنهانی در آنها ایجاد کرده که اثر او را مبدل به یک کلیت کرده است. کلیتی مبتنی بر روزمرگی ها، تنهایی ها و همچنان که در هر قاب تنها یک فرد دیده می شود، مبتنی بر تنهایی ها. رنگ ها و هوایی خفه محیطی شهری و دربسته را تداعی می کنند که برای همه ما آشناست. شاید بتوان گفت سما صالح زاده می توانست از واسطه هایی دیگر و به طور مشخص تصویر متحرک استفاده کند.

صبا علیزاده محیط را چنان چیده است که تصویر او برشی از واقعیت نه، که بخشی از یک نمایش به نظر می رسد. بازسازی یک خودکشی، نورپردازی و رنگ و جامه یی که انتخاب شده، همه کمابیش دقیق و ملموس اند. اما نور و شکل کار به ما یادآوری می کند که اثر نه یک صحنه وقوع یافته، که تصویری ذهنی درون ذهن هنرمند است. علیزاده توانسته است در شکلی از عکاسی که در آن عکاس همچون کارگردان سینما صحنه ها را بازسازی می کند تصاویری خلق کند که در نوع خود قابل توجه اند. هر چند شاید از نظر بدعت و تازگی تصویر سرباز بر آن خودکشی و زاویه یی که اتخاذ شده (از بالا) برتری داشته باشد.

غزاله غضنفری تصاویری خلق کرده است یکدست و حرکات رنگ و نور متعددی در آنها وجود دارد. شکلی از روایت، باز آمده از حالت آشنای قصه های پریان و بال و پرهای آنان تصاویر مورد نظر را تا تصویرسازی متنی که معلوم نیست تنزل داده؛متنی که دارد احتمالاً قصه یی می گوید و از آن خبری نیست. رنگ در آثار او چندان شخصیتی ندارد و کارکردهایی به شدت تزئینی برای آن در نظر گرفته شده. رنگ ها و فرم ها چندان کمکی به همان قصه ناپیدا هم نمی کنند. از طرفی ترکیب های بی نقص و آن رویکرد رنگی آمادگی خالق اثر برای خلق آثاری با زمینه گرافیکی و احیاناً تبلیغاتی را نشان می دهد. شاید با آن ملاک ها بتوان کار غضنفری را بررسید.

آذین قیاسی دو مجموعه کار ارائه کرده است؛ مجموعه اول فضا های شهری تهران را در فرآیندی آتلیه یی (با کامپیوتر) به بازی گرفته است و مجموعه دوم رویکردی فرمالیستی دارد. در کارهای شهری انتخاب زمینه و عکس ها بسیار به هم کمک کرده اند و در واقع آنچه باید گفته می شده، با این شکل انتخاب به خوبی ادا شده است. سایه انداختن وجه ترساننده مذهب و فقدان اتکا به جنبه لطیف آن در سه تا دو تا از کارها مورد بحث قرار گرفته اند. البته باید توجه کرد این طبع حساس ماست که اکنون آنقدر به این نقاشی های دیواری واکنش نشان می دهد و در میان خط نویسی های دیوارها به دنبال چیزی می گردد. این حساسیت اکنون نه در آثار قیاسی که در آثار بسیاری از شهرنشینان اهل هنر بازتاب پیدا کرده است. همچنین بافت هایی که در طبیعت ایجاد و عکاسی شده اند نشانه هایی شاعرانه با خود دارند. در یکی از تصویرها، هم خط با افق دریا تور بلندی دیده می شود که سرتاسر آب را پوشانده. این تصویر شعری است بصری در رسای دریا که نشانه یی انسانی (توری) آن را متاثر ساخته است.

مهرگان کاظمی چیدمانی ارائه داده است که پیش از هرچیز جست وجوی خود اوست در حافظه اش. اما باید دید آیا این جست وجو به سرانجام رسیده است؟ آیا خالق این چیدمان توانسته است اجرایی مناسب با ایده خود فراهم آورد. خطوطی که از این قاب به آن قاب می روند با طراحی ناشیانه شان به بافت کهنه عکس ها آسیب زده اند و چندان جدا افتاده اند که نمی توان به راحتی دنبال شان کرد و این کلاف کماکان در تصویر مرکزی سردرگم می ماند.

شاید استفاده از چیدمانی بدیع و اجرایی بهتر اثر کاظمی را به تصویری خوشایند از مرور خاطرات کودکی تبدیل کند.

امیر مینابیان گوشه یی دنج، خلوت، و خاک گرفته را به تصویر کشیده است، نقطه یی رها افتاده با اشیایی مستعمل که هرکدام یادآور روحیه یی از مصرف گرایی ایرانی هستند. نقطه قوت این اثر نور پردازی آن و رنگ هایی هستند که به شکلی درخشان بیرون می جهند و نقطه ضعف آن شاید کم بودن آثار عکاسی باشد که میزان برای نقد را از دست ما گرفته است.

کارهای آناهیتا نوروزی را باید از دریچه یی دیگر مشاهده کرد. برخورد بصری او بازسازی و تاویلی است که هنرمند از آثار معروف تاریخ عکاسی می دهد. بازآفرینی عکس هایی سیاه و سفید و معروف به وسیله اعمال رنگ نوعی از تاویل و ابراز توجه را نشان می دهد که خالق اثر به آن کارها داشته است. باید متذکر شد آثار «کارتیه برسون» یا دیگران اکنون بخشی از حافظه جمعی مردم اروپاست و شبانه روز در نشریات آن دیار به طبع می رسد. اما از جهت محلی، همه این کارها برای ما آشنا نیستند یا احیاناً واجد خاطره و معنایی عمیق، از آن جنس که اثر هنری می طلبد، نیستند. بنابراین انتخاب این کارها همان قدر که در بستر مخاطبان محدود تاریخ هنر و رشته های دانشگاهی آن معنا دارد، برای مخاطب ایرانی بی معناست.

علی واعظی هم در کارهای خود به ریتم و هماهنگی عناصر توجه کرده است. آنچه باعث می شود آثار او از تمرین های بصری کتاب عکاسی فراتر بروند تنها نام و اشاره یی است که به آهنگ تهران دارد. از این منظر تهران شهری غنی است که می توان تمام عوامل تکرار و هماهنگی را در آن دید. اما در کارهای واعظی این توجه در خود اثر نیست. یعنی مشخص نیست ریتم و تکرار و آهنگ هماهنگ شهر چه تفاوتی با هم دارند. و مشخصه «تهران بودن» نیز در این کارها مفقود است. شاید ارائه تعداد زیادی کار با این گرایش بصری و چیدمانی که خود مبتنی بر ریتم بود، می توانست مفهوم مورد نظر را بهتر ارائه دهد.

در یکی دیگر از آثار دهان ها به واگویه گشوده شده اند. باریک بینی هنرمند در این است که خودش در پایان تمام این سخنان تنها سکوت کرده و به ما زل زده است. انگار این اویی که همه اینها را می شنود، سکوت خودش از همگان گویا تر است.

سرانجام در اثری که کودتای 28 مرداد مورد توجه قرار گرفته، روایت داستان نویس های زنده در آن دوران در کنار عکس ها آمده است. استفاده از جعبه نور و ته رنگ صورتی به جنون و خشونتی که در آن جریان بوده است به خوبی تاکید کرده و هنرمند با ارجاع به نوشته های نویسندگان، جریان را از زاویه یی دیگر به تماشا نشسته است. ارائه این اثر مفهوم اولیه کار را به خوبی به بیننده منتقل می کند.

---

بررسی اجمالی نمایشگاه «اقتباس آزاد» اینجا به پایان نمی رسد. این نمایشگاه و ده ها نمایشگاه دیگر هزار و یک کارکرد دارند. و آن یکی آخر که از همه مهم تر هم هست آنکه سامانه آموزشی کشور ما در حیطه هنر آنقدر نابسامان و تهی است که علاقه مندان و احیاناً دانشجویان هنر خود و خارج از کلاسه ها و آموزشگاه ها به تلاش برای آموختن پرداخته اند؛ تلاشی که در حالت اصلی وظیفه سامانه آموزش است. هرچند از طرفی نباید از نظر دور داشت که خلق اثر هنری نخست حاصل مساعی هنرمند است و نه چیز دیگر. مساعی دائمی که در این نمایشگاه هم جلوه کرده و پدیده تازه خوش یمنی است.

*نمایشگاه اقتباس آزاد از تاریخ ۲۳ مرداد تا ۱۱ شهریورماه در گالری آران برگزار شد.